نشان تجارت - بعد از انتخابات خرداد ۱۴۰۰ شاهد یکدست شدن قوای سه گانه کشور و تسلط اصولگرایان بر مدیریت کلان کشور هستیم، چنین وضعیتی طبیعتا فرصت مناسبی برای جبهه اصلاحات است تا با بازنگری در ساختار و شعارهایش بار دیگر پشتوانه مردمی خود را به دست آورد و با این پشتوانه وارد رقابتهای انتخاباتی شود، حال و روز جبهه اصلاحات و احزاب اصلاحطلب در این ایام که برکنار از قدرت هستند «آرمان ملی» با مهدی آیتی فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتگو پرداخته است که میخوانید.
روند بازسازی و سیاست ورزی در جریان اصلاحطلبان را بعد از انتخابات ۱۴۰۰ چگونه ارزیابی میکنید؟
من از انتخابات یازدهم به بعد همه جا تاکیدم بر این بود که این دهه، دهه اصلاحطلبها نیست و دهه اصولگراها است. در نتیجه اصلاحطلبها در این دهه شانسی برای صحنههای اجرایی کشور نخواهند داشت بهترین فرصت است به عنوان تنفس تا اصلاحطلبها چند اقدام را در دستور کار خود قرار بدهند. یکم یک حزب سراسری ایجاد کنند؛ چون در شرایط کنونی اصلاحطلبان با احزاب پراکنده نمیتوانند زیر یک سقف جمع بشوند، اما اگر موفق به تشکیل یک حزب فراگیر، سراسری و ملی ایجاد کنند آن زمان میتوانند تمام این جناحهایی که در مجموعه جبهه اصلاحات است را در یک حزب مجتمع کنند؛ لذا یکی از کارهای مهمی که در این دهه تنفس میتوان انجام داد تشکیل یک حزب بزرگ و قوی است. دوم آسیب شناسی است؛ در این ده سال که فرصت دارند ببینند که چرا اقبال و نظر مردم نسبت به مردم کم شده است. اصلاحات در ده سال گذشته چه اشتباهاتی داشته است و در ده سال آینده بیاید و خودش را با شعارها، حرفها، منشور، مانیفست جدید و پیامهای نو برای مردم بازسازی و نوسازی کند. چون مردم از شعارهای تکراری گذشته خسته شدهاند و آن شعارها دیگر برای کشور کارساز نیست. در نتیجه باید شعارها و حرفهای جدید به مردم داده شود. سوم احزاب اصلاحطلب همانند احزاب دنیا باید جوان سازی شود. این جوان سازی و جوان گرایی رمز پیروزی و زنده ماندن جبهههای سیاسی است، یعنی هر جبهه سیاسی که بخواهد تا آخرعمر تکیه بر کهنه سربازها بکند از قافله سیاسی عقب میماند، منزوی و فراموش میشود و به بایگانی سپرده میشود و مردم طرفداریشان کم میشود و ریزش طرفداری و سمپاتی پیدا میکنند. در نتیجه احزاب سیاسی برای زنده ماندن، به روز بودن و کارآمد بودن باید مرتبا جوان سازی و جوان گرایی بکنند، نوگرایی و نوسازی بکنند و با جریانهای روز حرکت بکنند. جبهه اصلاحات امروز اگر بخواهد حرفهای بیست، بیست و پنج سال قبلی را که آقای خاتمی میگفت را تکرار کند، دیگر کسی نمیپذیرد، چراکه دوره آن حرفها تمام شده است. اکنون باید حرف، پیام و نسخههای جدید ارائه شود.
برخی معتقدند که اصلاحات باید پوست اندازی کند و نیاز به جوانگرایی در این جریان احساس میشود؛ این جوانگرایی را چگونه معنا میکنید؟
جوان گرایی به این معناست که به جای اینکه جبهه اصلاحات همهاش روی شخصیتهای قدیمی، فسیل شده، بازنشسته برود دنبال نخبههای سیاسی جوان در داخل و خارج کشور، ما الان جوانان بسیار مستعد و خوبی داریم که تحصیلات عالی کردند، دنیا را میشناسند و زبان دیپلماسی را بلد هستند و این افراد را باید دعوت کنیم بیایند به جبهه اصلاحات و این جوانان نخبه تحصیلکرده داخل و خارج کشور هستند که میتوانند یک بنا و ساختمان جدید از جبهه اصلاحات به وجود بیاورند. در نتیجه این چند کار که اشاره شد کارهای مهمی هستند که ما فرصت داریم در این دورهای که دوره تنفس است، انجام بدهیم. امروز در هیچ جا اصلاحطلبها مدیریت اجرایی بر عهده آنها نیست این در حالی که شکست محسوب میشود میتــواند یک فرصت هم محسوب شـود. فرصت ایــن است که ده ســال آینــده را دوره تنفــس فرض کنیم و کارهــای گفته شده را انجام بدهیم و در آن صــورت میتوانیم جبهه قــوی و منسجم با جـوانــان نسلهای آینده، حرفها وطرفداران جدید در آینده داشته باشیم و بیاییم به صحنــه برای مبارزه سیاسی برای به دست گرفتن کرسیهای قدرت.
به درستی به نقش جوانان و لزوم جذب آنان اشاره کردید، در شرایطــی که در جامعه جو بیاعتمادی، یاس و سرخوردگی حاکم اسـت و شاهد موج مهاجرت هستیم، این مهم چگونه حاصل میشود؟
جذب جوانان برای مسائل معیشتی و اقتصادی جزو وظایف دولت است، ولی جبهه سیاسی میتواند همانند زمان ظهور جبه دوم خرداد و آمدن آقای خاتمی در سال ۱۳۷۶ و شعار ایران برای همه ایرانیان این شعار در زمان خودش شعار زیبا و جذابی بود یعنی اینکه هر ایرانی در هر نقطه از کره زمین احساس بکند متعلق به سرزمین ایران است و باید بازگشت کرد به این نکته که هر جوان نخبه در هر جای کره زمین میتواند عضو جبهه اصلاحات باشد. این به معنای معیشت و اشتغال نیست، چراکه در قدرت اصلاحات نیست و جزو وظایف دولت است که باید اشتغال ایجاد کند و انگیزههای اقتصادی به جوانان بدهد تا مهاجرت نکنند. اما در جبهه اصلاحات میتوان یک شرایط جذاب و جالبی را فراهم بکنیم تا جوانان نخبه در هر کشوری که زندگی میکنند احساس کنند که متعلق به یک حزب فراگیر بزرگی هستند که این حزب در حقیقت پیام و زبان، قلم، چشم و گوش آنها است و حرف دل آنها را میزند. اگر جبهه اصلاحات بتواند حرف دل مردم و جوانان را بزند، مسلما جوانان به جبهه تمایل و اقبال پیدا میکنند و بازگشت میکنند. امروز ریزش شدید هواداران و طرفداران اصلاحات به خاطر این است که سالهــا است که جبهه اصلاحات زبان مردم نیســت و حــرف مردم را نمیزند. مردم خواسته دیگری دارند و اصلاحات شعار دیگــری میدهد. برای بازسازی و نوسازی اصلاحات در آینده و یا یارگیری و افزودن بر هواداران خودش هیچ راهی ندارد جز اینکه زبان، پیام و حرف دل مردم باشد و آن وقت این نخبهگرایی و جوانگرایی میتواند کارساز و کارآمد باشد.